قطار مذاکرات هستهای پس از توقفی کوتاه دوباره در روزهای آینده در وین به حرکت درخواهد آمد، با وجود کارشکنی برخی از طرفهای اروپایی حاضر در مذاکرات1+4 ارزیابی بسیاری از کارشناسان از مثبت بودن روند مذاکرات حکایت میکند. با این حال هنوز نمیتوان با قطعیت از دستیابی به توافق سخن گفت. در همین راستا میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در سازمانهای بینالمللی واقع در وین روز جمعه در توییتی نوشت: مذاکرات وین درخصوص برجام در عرض سه روز از سرگرفته خواهد شد. طی دور اخیر، مذاکرهکنندگان بنا را برای حصول پیشرفت فوری چیدند. ما باید خود را در جهت پایان یافتن موفق و هرچه سریعتر مذاکرات - ترجیحا تا اول فوریه - سوق دهیم. اولیانوف در توییت دیگری خطاب با خبرنگار وال استریت ژورنال که نوشته بود «روسیه به سیر زمانی پایان دادن مذاکرات تا ماه ژانویه یا اوایل فوریه ملحق شد»، عنوان کرد: بله این بازه زمانی (مدنظر) است اما ضربالاجل نیست. ضربالاجلهای ساختگی مضر هستند. پیشرفت در مذاکرات وابسته به عوامل زیادی است و نمیتواند زودتر به طور دقیق محاسبه شوند. در این مرحله، اوایل فوریه بازه زمانی واقعگرایانهای حساب میشود. تحولات مربوط به برجام حسن بهشتی پور، کارشناس مسائل بینالملل با «آرمان ملی» به گفتوگو پرداخت که در ادامه میخوانید.
ارزیابی شما از دور هشتم مذاکرات وین چیست؟
ایران دو سند را به عنوان متن پیشنهادهای خود به طرفهای مذاکره کننده در برجام ارائه داده است و قرار است راجع به این دو سند بحث و مذاکره صورت بگیرد و طرف مقابل نقطه نظرهای خود را مطرح کند. طرف ایرانی هم مصر بر اجرای این دو سند است. به نظر میرسد با وجود اینکه متن این دو سند پیشنهادی ایران منتشر نشده است، نمیتوان تحلیل دقیقی ارائه داد ولی آنطور که اعلام شده یکی از این دو سند به چگونگی لغو تحریمها مربوط است و سند دیگر هم در مورد چگونگی بازگشت ایران به تعهدات خودش است. حالا به نظر میرسد که دو طرف مذاکره کننده یعنی ایران و 1+4 باید همچنان این گفتوگوها را ادامه دهند تا به یک سند مشترک برسند چراکه به هر حال قاعده این نوع مذاکرات در همه جا این است که دو طرف براساس یک سند مشترک شروع به مذاکره کنند و هنوز به سند مشترک دو طرف نرسیدهاند. من امیدوارم که در این دور از مذاکرات، دو طرف به یک سند مشترک برسند تا حداقل کلیات را قبول کنند و پس از آن، مذاکرات در مورد جزئیات ادامه پیدا کند.
گویا فرانسویها موضع سختتری اتخاذ کردهاند. فکر میکنید تا چه حد این تغییر موضع به انتخابات ریاست جمهوری فرانسه ارتباط دارد؟
به نظر من این تعبیر خیلی دقیق نیست. وزیر خارجه آلمان هم اظهارات خیلی تندی داشت، قبلتر از آن و خارج از چارچوب معمول مذاکرات، وزیر امور خارجه انگلیس صحبت کرد. اینکه بگوییم فرانسه مواضع تندتری دارد جمله دقیقی نیست، کلا اروپاییها در این دور از مذاکرات نسبت به آمریکا مواضع تندتری اتخاذ میکنند. البته به دلیل اینکه آمریکا در روند مذاکرات نیست، شاید یکی از دلایلش همین باشد ولی به نظر میرسد تروئیکای اروپایی حاضر در مذاکرات وین مواضع تندی دارند و زیادهخواهی میکنند. در واقع مواضع حداکثری را مطرح میکنند تا شاید در طول مذاکرات دوطرف به یک حداقلی برسند.
تاثیر رژیم صهیونیستی بر روند مذاکرات چیست؟
به خوبی میدانید که رژیم صهیونیستی مخالف هرگونه توافق با ایران است و این در حالی است که آمریکایها به دنبال توافقی هستند که از نگاه آنها برجام را کامل کند، چراکه به زعم آمریکاییها، برجام ناقص است و میخواهند کاملش کنند. اینکه آمریکاییها با رژیم صهیونیستی پیرامون پرونده هستهای و مذاکرات برجامی تبادل نظر دارند به خاطر این است که رژیم صهیونیستی متحد استراتژیک آمریکا در خاورمیانه است و نارضایتی رژیم صهیونیستی از این توافق به دلیل لابی رژیم صهیونیستی در کنگره است که میتواند مشکلاتی در داخل آمریکا به وجود بیاورد. اما نباید فراموش کرد که نباید رژیم صهیونیستی را خیلی بزرگ کرد و آنقدر مهم فرض کرد که بتواند کارشکنی کند و تاثیرگذار باشد چنانکه در دوره اوباما مشاهده کردیم که بهرغم همه تلاشهای نتانیاهو برای به عدم حصول توافق اما توافق برجام حاصل شد چون هیات حاکمه آمریکا میخواست که این توافق به دست آید. بنابراین درست است که مخالفت رژیم صهیونیستی نقش تاثیرگذار دارد و در این حد که در کنگره نفوذ دارد یا در سیاست خارجی آمریکا تاثیرگذار است ولی در این حدی نیست که آمریکا واقعا بخواهد که به توافق برسد و رژیم صهیونیستی مانع آن بشود. تاثیرگذاری رژیم صهیونیستی برداشت اشتباه است که متاسفانه در ایران طوری تبلیغ میشود تا زمانی که ما با رژیم صهیونیستی کنار نیاییم این مسأله حل شدنی نیست در حالی که این گونه نیست. به هر حال ایالات متحده آمریکا با رژیم صهیونیستی اتحاد استراتژیک دارد اما اختلافاتی هم نه تنها فقط راجع به ایران بلکه در مورد سایر موضوعات دیگر هم اختلاف داشتند. موضوعی که ایران درصدد تحقق آن است در پایان دادن به تحریمهایی تعریف میشود که در برجام پیش بینی شده است ولی آمریکا و اروپا تعهدات خود را اجرا نکردند، بنابراین ایران به دنبال اجرای تعهداتی است که در چارچوب برجام پذیرفته شده بود ولی اجرا نشده است. طرف ایرانی تعهدات خودش را اجرا کرد ولی وقتی به نتیجه نرسید طی پنج مرحله این تعهدات را کاهش داده و طبق قانون مصوب مجلس شورای اسلامی هم همچنان دارد کاهش میدهد. حالا باید دید طرف آمریکایی میپذیرد به برجام بازگردد و تعهداتی را که اجرا نکرده است اجرا بکند یا نه، تا زمینه برای بازگشت ایران به اجرای تعهدات خودش فراهم بشود.
روسیه در مورد اوکراین با اروپا درگیر است و از طرف دیگر در مذاکرات 1+4 حضور دارد. آیا بحران اوکراین میتواند در مواضع روسیه در مذاکرات برجام تاثیر بگذارد؟
سیاست یعنی همین کشورها در یک زمینههایی با هم اشتراک نظر دارند و در یک زمینههایی دچار اختلاف نظر میشوند. در دنیای سیاست دو کشوری را نمیتوان یافت که در همه زمینهها دارای توافق و اتحاد نظر باشند. اگر به یاد داشته باشید روسیه در سالهای 1392 تا 1394 درگیری زیادی در موضوع سوریه داشت چنانکه موافق برکناری بشار اسد نبود و از باقی ماندن او در قدرت حمایت کرد چون نمیخواست که یک دولت آمریکایی در دمشق به قدرت برسد. روسیه در همان مقطع در مذاکرات برجام هم حضور داشت و توافق برجام حاصل شد. اگر در فضای مجازی یک جستوجوی ساده انجام بدهید متوجه خواهید شد که همان زمان عدهای مطرح میکردند که روسها از پشت خنجر میزنند و چون اهمیت اوکراین برای روسیه زیادتر است به معامله بر سر سوریه خواهد پرداخت یعنی سوریه را میفروشد و اوکراین را میگیرد، در حالی که چنین نشد، برای اینکه منافع روسیه در شرق مدیترانه در بندر طرطوس از زمان شوروی بوده و ربطی به اسد نداشت و این موضوع که ذکر کردم، سابقه طولانی دارد. الان هم اختلاف روسیه با اتحادیه اروپا بر سر اوکراین یک موضوع مهم است ولی به آن معنا نیست که چون آنجا درگیر است، مثلا روی موضوع ایران معامله میکند. روسیه بر اساس منافع خود عمل میکند، همچنانکه چین، اتحادیه اروپا و آمریکا و حتی ایران بر اساس منافع خودشان عمل میکنند. استثنا کردن روسیه اصلا درست نیست و در ضمن اگر منافع روسیه اقتضا کند، ممکن است در مورد ایران هم معامله کند اما قرائن و شواهد حاکی از این امر نیست که روسیه بر سر ایران معامله میکند تا اوکراین را بگیرد. دلیلش هم این است که موضوع اوکراین یک موضوع ریشهای و اختلاف مبنایی روسیه با غرب است. روسیه مخالف گسترش ناتو در اوکراین است و به شدت به دنبال آن است که دولت متمایل به روسیه در کیف قدرت را داشته باشد نه دولت غربگرا. اوکراین جایگاه راهبردی در سیاست خارجی روسیه دارد ولی تاثیر تعیین کننده در روند مسائل برجام ندارد. از نگاه روسها مسأله برجام مسأله عدم اشاعه سلاح هستهای است و این موضوع در جای خودش بحث عمدهای بوده که روسها دنبال کردند.
به نظر شما آیا ضرورت دارد در صورت حصول توافق در مذاکرات وین به چاره اندیشی برای مقطعی پرداخته شود که آمریکا درصدد خروج مجدد از برجام باشد؟
یک بحث و ملاحظه مبنایی در مورد برجام و مذاکرات فعلی هستهای در وین وجود دارد که آن هم این است اگر آمریکا توافق کرد و بعد زیر آن زد چه اقدامی باید انجام داد. عدهای میگویند آمریکا ممکن است توافق کند و به برجام برگردد اما پس از مدتی از آن خارج شود. در چنین شرایطی که در برجام حضور ندارد نمیتواند اقدام به فعال کردن مکانیسم ماشه کند. من به آن دسته از افراد که دارای چنین نظری هستند یادآور میشوم که توافقات بینالمللی هیچ ضمانت اجرایی ندارد و ضمانت اجرایی توافقات بینالمللی دوطرفه است یعنی مادامی که میخواهند، اجرا میکنند و مادامی نمیخواهند، اجرا نمیکنند. شما تجربه تاریخی ما را مشاهده کنید که قرارداد 1975 الجزایر بین ایران و عراق را مجلس هر دو کشور تصویب کردند ولی صدام به راحتی آن را پاره کرد و زیر پا گذاشت. در خود آمریکا هم سابقه دارد توافق موشکهای میان برد با روسیه را کنگره آمریکا تایید کرده بود اما ترامپ با یک دستور از این پیمان خارج شد (پیمان منع موشکهای هستهای میانبرد هر دو کشور را ملزم به از بین بردن موشکهای کروز و بالستیک زمینی با بُرد حدود 300 تا 3400 مایل میکند و در سال 1987 بین دو کشور آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی امضا شد) یا قبلتر در مورد پیمان ABM، که آن هم در مورد منع تولید و آزمایش موشکهای ضد موشک بود که در دوره ریاست جمهوری بوش پسر آمریکا بهطور رسمی در دسامبر 2001 اعلام کرد آن پیمان را ظرف شش ماه کنار میگذارد، که همین کار را هم انجام داد با اینکه هر دو مجلس کشورهای روسیه و آمریکا آن را تصویب کرده بود بنابراین اگر ما میخواهیم واقعا مطمئن باشیم که توافق ما با 1+5 یک توافق پایدار خواهد بود باید تلاش کنیم طوری توافق امضا شود که هر دوطرف به خودشان اجازه ندهند از پیمان خارج شوند، چراکه به هر دلیلی که بخواهند از برجام خارج شوند، نمیتوان طبق قوانین بینالملل مانع آن شد. مثلا حقوقدانان پیشنهاد میکنند در بخشی از توافقات گنجانده شود که اگر یکی از طرفین بخواهد از پیمان خارج شود، طرف مقابل حق انجام یکسری از اقدامات را داشته باشد یعنی از قبل بداند اگر از توافق خارج شود طرف مقابل اقداماتی را که از قبل مشخص شده را انجام خواهد داد. آن اقدامات باید طوری باشد طرفی را که قصد خروج دارد به تجدیدنظر وادار کند. یعنی به قدری نقش بازدارنده داشته باشد که به خودش اجازه ندهد که چنین تصمیمی اتخاذ و اجرا کند. مهم این است که از قبل برای آن پیشبینیهای لازم صورت گرفته باشد. در این زمینه به نظر من آمریکا بر اساس منافع خودش عمل میکند و ما باید در توافق به یک نحوی پیشبینی کرده باشیم که اگر خارج شد ما چه اقداماتی را انجام بدهیم که به نظرم این امر شدنی است.