7نیروگاه خورشیدی با سرمایهگذاری ایتالیاییها ، در استان فارس ساخته میشود.
معاون امور اقتصادی استاندار فارس از آغاز عملیات ساخت و احداث 7 نیروگاه خورشیدی در استان با همکاری سرمایه گذاران ایتالیایی خبر داد.یدالله رحمانی در کارگروه رونق تولید ، که با حضور معاون وزیر کشور برگزار شد ، با اشاره به موفقیت فارس در طرحهای نیروگاه خورشیدی اظهار داشت : هفته گذشته ، عملیات ساخت 7 نیروگاه خورشیدی جمعا با ظرفیت 70 مگاوات با همکاری یک شرکت ایتالیایی آغاز شد و روز قبل نیز عملیات احداث یک مزرعه خورشیدی در این استان کلید خورد.
وی با بیان اینکه ، وضعیت جذب سرمایهگذاری خارجی در فارس ، حاکی از ظرفیتهای مهم و اثرگذار این استان است ، عنوان کرد : از جمله این ظرفیتها میتوان ، به صادرات 12.5میلیون دلاری صنایع دستی به اتریش ، طی چند مدت اخیر و همچنین طرح پرورش شتر با همکاری قطریها با جذب حدود 10 میلیون دلاری سرمایهگذاری قطریها در فاز نخست اشاره کرد.
رحمانی با اشاره به عملکرد کارگروه رونق تولید و تاثیر آن بر رونق اشتغال گفت: در 765 جلسه این کارگروه از سال 96 تاکنون، 60 درصد معضلات کارخانهها و واحدهای تولیدی مشکلدار برطرف شد، 120 کارخانه تعطیل به چرخه تولید برگشتند و 31 واحد راکد نیز از رکود خارج شد اتفاقی که باعث ایجاد یا تثبیت صدها فرصت شغلی گردید.
وی بیان کرد : استان فارس در تعداد پروانههای بهرهبرداری معادن ، رتبه چهارم کشور را دارد و 8 هزار و 180 نفر در بخش معدن ، مشغول به فعالیت هستند.
رضازاده عنوان کرد : در سال 96 بیش از 26 میلیارد و 900 میلیون تومان حقوق دولتی معادن و در سال گذشته 35 میلیارد تومان حقوق دولتی معادن در استان فارس جمع آوری شده است ، اما این مبالغ در فارس هزینه نمیشود.
65 درصد مالیات کشور از بخش تولید اخذ میشود.
رییس اتاق بازرگانی فارس ، نیز در این جلسه با بیان اینکه : تولید در کشور، گوشت قربانی شده است که هر کس به ان یک چنگ میزند افزود : بانکها ، بیشترین چنبره را بر روی این گوشت قربانی میزنند.
جمال رازقی بیان کرد : متاسفانه 50 درصد منابع بانکی ، به سمت بازرگانی و خدمات میرود ، که بخش قابل توجهی از آن ، در اصل وارد تامین مالی قاچاق و سفته بازی میشود.
وی افزود : در ابتدای برنامه پنجم توسعه ، سهم خدمات از تسهیلات بانکی 15 درصد بود که در پایان این برنامه ، در کمال تعجب به 50 درصد رسید.
رازقی افزود : همچنین نظام مالیاتی ، دچار ایراداتی است که باعث شده 65 درصد مالیات کشور ، از حوزه تولید اخذ شود.
دولت باید به سمت پالایش صدور مجوزات گام بردارد.
سهراب شرفی ، رئیس خانه صنعت معدن و تجارت فارس نیز در این جلسه گفت : گسیل کردن منابع کشور به سمت موارد غیر ضروری ، باعث شده از حوز های ضروری غافل شویم.
وی گفت : کشور از تعدد کارخانجات رنج میبرد ، به عنوان مثال : در کشورمان 165 کارخانه سیمان ساخته شده یا در حال ساخت داریم ، این در حالی است که کره جنوبی با 10 کارخانه چند برابر ایران صادرات دارد.
شرفی اظهار داشت : دولت باید به سمت پالایش صدور مجوزات ، گام بردارد و اینگونه نباشد که هرکس خواست بتواند ، کارخانه احداث کند در حقیقت باید وضعیت به گونهای باشد که کار به کاردان سپرده شود.
خسارت سرمازدگی بهاره در استان فارس 3 برابر خسارت سیل است.
محمد مهدی قاسمی ، رئیس سازمان جهاد کشاورزی فارس اظهار داشت : در سالهای گذشته اشتغال در بخش کشاورزی در استان فارس کاهش یافته است و این یک امتیاز مثبت محسوب میشود ، زیرا این کاهش اشتغال به دلیل توسعه مکانیزاسیون و استفاده از آبیاری نوین رخ داده است
.
وی با اشاره به اینکه استان فارس ، قطب کشاورزی کشور به ویژه در محصولات باغبانی است ، افزود : 15 درصد محصولات باغی ، 7.9 درصد محصولات زراعی ، 5.9 درصد محصولات دامی کشور در فارس تولید میشود.
قاسمی با اشاره به برخی مشکلات و چالشهای کشاورزان ، بیان کرد : بانکها برا استمهال وامهای کشاورزان 20 درصد کل بدهی را به صورت نقدی مطالبه میکنند که پرداخت این 20 درصد ، برای بدهکاران بالای 2 میلیارد تومان سخت است ، بنابراین درخواست میشود که بانکها این میزان را به 5 تا 10 درصد کاهش دهند و تسهیلات بدهکاران را استمهال کنند.
قاسمی افزود : خسارت سرمازدگی بهاره در استان فارس ، 3 برابر خسارت سیل فرودین ماه بوده است ، درخواست میشود برای کمک به کشاورزان و باغدران گشایش ویژهای در سطح ملی شود.
شناسایی 90 کارگاه مشکلدار در فارس
مدیرکل تعاون کار و رفاه اجتماعی فارس ، از دیگر سخنرانان این جلسه بود که وی خواستار کاهش سخت گیریهای دولتی و نیمه دولتی به بخش خصوصی شد و گفت : در دوران سخت تحریمهای فعلی ، کنترل جرایم بانک مالیاتی و بیمهای را به حداقل برسانید و چراغ آن را خاموش کنید.
سهراب مختاری منعطف شدن قوانین حوزه تولید را از دیگر نیازهای مبرم در دوران تحریم برشمرد و اظهار داشت: بحث مشکلات کارگری ، از دیگر مواردی است که نیازمند نگاه ویژه است. در حال حاضر اکثر واحدهای مشکل دار دیون کارگری دارند ، اما با وجودی که این دیون جزو دیون ممتاز است ، اما چون در طبقه دوم دیون قرار دارد پرداخت ان به کارگران در گرو پرداخت دیون بانکی است ، به عبارت دیگر در زمان بحران در یک کارخانه ، ابتدا باید دیون بانکی پرداخت شود بعد دیون کارگری ؛ معضلی که نیازمند بازنگری است و پرداخت دیون کارگری باید در اولویت قرار گیرد.
مختاری بیان کرد : به عنوان مثال : کارگران کارخانه ITI حدود 30 میلیارد تومان مطالبه دارند ، که به دلیل اولویت دار بودن دیون بانکی ، طلب کارگران با وجود سالها از تعطیلی این کارخانه پرداخت نشده است ، این در حالی است که در صورت تغییر قانون و پرداخت بدهی کارگران ، هم از تنشهای کارگری کاسته میشود و هم امکان احیای کارخانه وجود دارد.
رییس اداره کل تعاون کار و زفاه اجتماعی فارس ، در بخش دیگری از سخنان خود از شناسایی 90 کارگاه مشکلدار فارس با دارا بودن 9 هزار و 615 شاغل ، گفت : در صددیم از طریق ستاد تسهیل و رفع موانع تولید مشکل این واحدها برطرف شود ، کما اینکه در سال گذشته توانستیم ، از طریق حمایتهای این ستاد ، 14 هزار و 200 شعل را حفظ و تثبیت نماییم.
مختاری یادآور شد ، در سال گدشته گر چه 15 هزار و 731 فرصت شغلی ، بنا به دلایل مختلف از دست رفت ف اما 42 هزار و 184 فرصت شغلی جدید در این استان ایجاد شد.
مختاری بیان کرد : همچنین در طرح بنگاه اقتصادی ، یک فرصت شغلی جدید که از اوخر پارسال ، اجرای آن آغاز شد ، پیشبینی گردید 17 هزار و 293 فرصت شغلی جدید ایجاد شود ف که تا کنون 2151 فرصت شغلی جدید در این طرح ایجاد شده است.
نقش موثر معادن در ایجاد اشتغال در مناطق محروم
محمد شرافت ، رئیس خانه معدن فارس ، نیز با بیان اینکه در بخش معدن بیش از 8 هزار اشتغال در استان فارس وجود دارد و در کل کشور 30 هزار نفر در این بخش اشتغال دارند ، اظهار داشت : تفاهم نامهای بین خانه معدن و وزارت کشور ، در زمینه تامین امنیت سرمایهگذاری در بخش معدن ، منعقد شده است که درخواست میشود ، این تفاهم نامه با جدیت پیگیری شود.
وی افزود : اغلب معادن ما در مناطق محروم قرار دارد و اشتغالی که این بخش در این مناطق ایجاد میکند ، در توسعه این مناطق و رفع محرومیت آنها موثر است.
شرافت عنوان کرد : معارضین اطراف معادن سرمایهگذاری ، بخش معدن را تهدید میکنند که از استاندار درخواست میشود ، از تشکلهای بخش معدن و واحدهای که در مناطق محروم قرار دارند حمایت ویژه کنند.
3 میلیارد دلار , از سفره های مردم ، به تاراج رفت .
با بررسی دقیق آمارها ، نشان میدهد ؛ در سال 1397، در شرایط «تحریم» و در کوران التهابی که ، آمریکاییها آن را «جنگ ارزی» نامیدهاند ، 33میلیارد دلاراز ارز کشور ، به چرخه اقتصاد رسمی برنگشته ، که در نوع خود منحصر به فرد است.
گزاره های عمیقاً جالب ، و البته عمیقاً پرسش برانگیز است !!!؟؟؟
1* کل ارز 4200تومانی تخصیصیافته در این بازه زمانی، حدوداً معادل 28.5 میلیارد دلار (دقیقاً 28.472.166.948 دلار) است. محاسبه این رقم به این شرح است:
2* بر همین اساس ، مجموع ارز نیمایی تخصیص داده شده نیز، رقمی معادل 9.6 میلیارد دلار(دقیقاً 9.615.367.832) است.
بنابراین تا اینجا ، ارزی که دولت در این فاصله زمانی ، به گزینههای 4200تومانی و نیمایی اختصاص داده ، مجموعاً معادل(38 میلیارد دلار دقیقاً 38.087.534.780) است.
3*اگر از این دو نوع ارز بگذریم ، چه ارزی میماند ؟ ارز قیمت آزاد. خب ، این ارز چه میزان بوده است ؟ برای دستیابی به این رقم ، باید میزان واردات را در این بازه ببینیم.
بر اساس آمار رسمی گمرک جمهوری اسلامی ، در دوازده ماهه سال 1397، واردات ، مجموعاً رقم 42.6 میلیارد دلار، و صادرات غیرنفتی ، مجموعاً 44.3 میلیارد دلار بوده است. برای انتشار آمار صادرات و واردات فروردین 98 هم کمی زود است ؛ بنابراین از آمار اول فروردین 98 تا امروز صرف نظر میکنیم تا بحثمان دقیق ، و مبتنی بر آمارهای رسمی باشد.
آنچه در بند 3 بهدنبال دستیابی به آن بودیم میزان تخصیص «ارز قیمت آزاد» به واردات بود. از مبلغ 42.6 (کل واردات) رقم 38.1 (یعنی جمع دو ارز نیمایی و دولتی) را کسر میکنیم؛ که عدد 4.5 بهدست میآید؛ به این معنا که 4.5 میلیارد دلار بهقیمت آزاد فروخته شده است.
* این ارز از کجا آمده است؟
میدانیم که ارز تخصیص یافته ، به «واردات» ، از مسیر «صادرات» وارد کشور میشود ؛ لذا:
4*در بند 3 دیدیم که در سال 97 میزان صادرات غیرنفتی کشور، 44.310 میلیارد دلار بوده است. از سوی دیگر دولتها با هدف «زیاده نشان دادن صادرات بخش غیرنفتی»، بخش آلوده به نفت را ــ یعنی نفت نیست، اما از این بخش استحصال شده ــ در آمار صادرات غیرنفتی درج میکنند. بر اساس آمار گمرک (همان) از کل صادرات غیرنفتی، 4.9 مربوط به «میعانات گازی» ؛ 1.9 مربوط به «گاز طبیعی مایعشده» ؛ 1.7 مربوط به «پروپان مایعشده» ؛ 1.46 مربوط به «سایر روغنهای سبک و فرآوردهها بجز بنزین» ؛ و 1.350 مربوط به «متانول» بوده است ، بنابراین جمع مقدار «صادرات غیرنفتی ، اما آلوده به نفت» حدود 11.3 میلیارد دلار است.
کسری کل صادرات غیرنفتی ، از بخش آلوده به نفت ، نشان میدهد میزان صادرات غیرنفتی حقیقی (یعنی صادرات جزو اقلام نفتی و اقلام آلوده به نفت که مختص پتروشیمیها است) ، رقم 33 میلیارد دلار بوده است.
5*بهعبارت بهتر، بهجز صادرات نفتی، و اقلام آلوده به نفت (که دولت نسبتاً بر آن سیطره دارد و به ارز 4200تومانی و نیمایی اختصاص یافته) بهمیزان 33 میلیارد دلار ارز توسط صادرکنندگان غیردولتی (بهعبارت نادقیق) باید به چرخه اقتصاد کشور بازگشته باشد؛ (توجه دارید که ارز این قشر از صادرکنندگان نه به نیما رفته و نه به 4200تومانی) اما دیدیم که ارزِ وارد چرخه شده، جز دو بخش مذکور، رقم 4.5 میلیارد دلار را نشان میدهد.
6*یک نکته مهم دیگر این است که بر اساس گزارشهای واصله، بیش از 40 درصد ارز عرضهشده در بازار نیما ــ یعنی حداقل 4 میلیارد دلار ــ از محل فروش نفت، و توسط دولت به این بازار تزریق شده است.
کسر 4.5 از؛ و افزودن 4 به؛ رقم 33 میلیارد دلار نشان میدهد، دستکم 33 میلیارد دلارِ گمشده (ردگیرینشده) در اقتصادمان داریم، که دست صادرکنندههای شخصی یا پتروشیمیها (یا حتی احیاناً دولت) مانده و به اقتصاد کشور بازنگشته است.
7*این 33 میلیارد دلار گم شده ، کجاها میتواند باشد ؟ آنچه را امکان دارد منطقاً در چند کانال محدود میتوان خلاصه کرد : الف. فرار بدون عوارض سرمایه از کشور (مثلاً خرید املاک و مستغلات در خارج از کشور) ؛ ب. قاچاق (واردات غیررسمی و بدون عوارض که کمر تولید داخل را میشکند) ؛ ج. خروج و عدم بازگشت ردگیری نشده ارز (مانند ارز مسافری غیررسمی ، مثلاً برای سفر به ترکیه و تایلند!) د. خرید توسط عاملان متخاصم سعودی و امارات با هدف برهم زدن بازار ارز تهران ؛ ه.دپو و انبار ارز ، برای اهداف سوداگرانه و سفتهبازانه ؛ و. یا احیاناً مواردی مانند صادرات اعتباری ... ، ملاحظه میفرمایید که تقریباً ،همه آنچه در این بازار اتفاق میافتد ، در شرایط فعلی ، به زیان کشور و عمیقاً غیرقانونی است.
جالب و شایان توجه است که دولت محترم ، در شرایط ویژه تحریم و جنگ اقتصادی ، به سوداگران اجازه میدهد ، آزادانه ارزهای مورد نیاز کشور را ، بدون کوچکترین ردگیری و عوارض از چرخه اقتصادی کشور خارج کنند ؛ آن هم به میزان 33 میلیارد دلار! در این شرایط ، دلیل کسری میزان عرضه ارز، و بالا رفتن تب تقاضا ، و التهاب در بازار ارز، و متعاقب این شرایط ، رونمایی از ارز 20هزارتومانی ، در اقتصاد ایران (که سال گذشته رخ داد) ؛ و در پی آن ، تأثیر عمیق بالا رفتن نرخِ ارز ، بر معیشت مردم و اقتصاد ، که در شئون مختلف ، از انفجار، و 2.5 برابر شدن قیمت ، در مسکن و خودرو ، تا اقلام اساسی خوراکی مردم رخ نمود ، مشخص میشود.
بهنظر میرسد ، این سطح از وادادگی و ناکارآمدی عملیاتی در شریان اقتصادی کشور ، یعنی پول ، اگر عمدی هم نباشد ، ناشی از اشکالات عمیق ساختاری حاکم ، بر شبکه پول و بانک کشور و عدم کفایت مسئولان ، در کنترل شرایط است. آیا انتساب افراد بی کفایت ، بر فرماندهی یک محور مهم «نبرد» و بیمبالاتی ، دست دست کردن و ادامه این رویه ـ، از سوی هرکه باشد ، آشکارا عرصه جنگ را به آمریکا واگذاشتن ، کوتاه آمدن از آرمانهای انقلاب اسلامی ، و بیمبالاتی در حق محرومان و پابرهنگان این کشور نیست ؟
به نظر میرسد ، به دلیل عدم کفایت مسئولان فعلی در کنترلِ ، ولو حداقلیِ ، این شرایط ، نیازمند ورود دستگاههای نظارتی بالادستی و خصوصاً ، دستگاه قضایی به نفع محرومان جامعه ، برای جلوگیری از پیش روی این «سرطان ارزی» هستیم ؛ والّا استمرار این «وادادگی» میتواند ، اقتصاد ایران را به شرایط خطرناکی سوق دهد.
نکته قابل تأمل دیگر اینکه ؛ بانک مرکزی ، یک روز پس از انتشار فهرست ذکرشده در بند 1، فایلهای اکسل این فهرستها را برداشت ، و تنها پی دیافها ماند ؛ تا فرآوریهای محاسباتی و اطلاعاتی ، مشابه گزارش جاری امکان پذیر نباشد.
حضور فرمانده کل سپاه ، در صحن غیر علنی مجلس
فرمانده کل سپاه ، صبح امروز به مجلس رفت تا به تحلیلی صحیح از جنگ روانی آمریکا ، در روزهای اخیر و ارائه گزارشی از توان دفاعی کشور به نمایندگان مجلس بپردازد.
صبح امروز، سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه به همراه فرماندهان نیروهای زمینی و هوافضای سپاه به جمع نمایندگان مجلس رفت ، تا پشت پردههای جنجالهای تبلیغاتی چند روز اخیر رسانههای خارجی و برخی رسانههای داخلی ، در رابطه با اعزام ناو هواپیمابر به خلیج فارس را برای نمایندگان ملت ، تشریح کند.
از سال 1386 به این سو ، بر اساس تقسیم کاری که بین ارتش و سپاه صورت گرفت ، مسئولیت بر قراری امنیت در خلیج فارس و تنگه هرمز بر عهده سپاه گذاشته شده است و اگر قرار باشد نیرویی درباره تحرکات آمریکا ، در خلیج فارس و توان دفاعی کشور برای مقابله احتمالی با آمریکا توضیحی دهد ، فرماندهان سپاه پاسداران هستند.
حضور فرماندهان نیروهای زمینی و هوا فضا در این جلسه نیز ، می تواند به این دلیل باشد که هر دو این نیروها ، در دفاع از خلیج فارس نقش دارند. نیروی زمینی در دفاع از سواحل خلیج فارس نقش ایفا میکند ، نیروی هوافضای سپاه نیز وظیفه پدافند هوایی از آسمان این منطقه را برعهده داشته وموشکهای بالستیک ضد کشتی ، مانند : موشکهای خلیج فارس و هرمز هم در اختیار این نیرو است.
بر اساس اظهارات نمایندگان ، سردار سلامی به درخواست خود و برای روشنگری درباره پشت پرده تحرکات و عملیات روانی دشمن در منطقه ، به جلسه غیرعلنی مجلس رفته است تا تحلیل درستی از تحرکات دشمن در منطقه و همچنین توان دفاعی سپاه را به نمایندگان ارائه کند.
طی هفته اخیر، آمریکاییها جنجال تبلیعاتی فراوانی را پیرامون اعزام ناو هواپیمابر آبراهام لینکلن و بمبافکنهای بی 52 به خلیج فارس به راه انداختهاند و در این بین برخی رسانههای داخلی هم ، به در همراهی با رسانههای خارجی به دنبال آن هستند ، تا این تحرکات نظامی آمریکا را آرایش جنگ ، دولت دونالد ترامپ برای حمله به ایران تلقی کنند.
.
نمایندگان مجلس میگویند ، سرلشگر سلامی در این جلسه غیرعلنی به ، صورت مشروح و با دلایل مستدل ، تاکید کرد که تمام این تحرکات ، جنبه روانی دارد و آمریکا نه میتواند و نه میخواهد جنگ جدیدی را آغاز کند.
بر اساس اظهارات نمایندگان مجلس ، سرلکشر سلامی در این جلسه ، حضور ناوگان آمریکا در خلیج فارس را ، امر عادی طی سالیان گذشته تلقی کرده و اعلام کردند : اعزام ناو جدید آمریکایی ، بر اساس برنامه ریزی قبلی بوده و چیز جدیدی نیست. سردار سلامی در این جلسه ، همچنین تاکید کرده است که سپاه و سایر نیروهای مسلح ، از اشراف بالای اطلاعاتی بر نیروهای آمریکایی در منطقه ، برخوردار هستند و هرگونه تحرک واقدام نیروهای آمریکایی از دید نیروهای مسلح جمهوری اسلامی مخفی نیست.
علاوه بر این فرمانده سپاه اعلام کرده است آسیب پذیری بالای ناوهای هواپیمابر آمریکا مانع از آن میشود که آمریکاییها چنین ریسکی انجام دهند و اقدام نظامی علیه ایران انجام دهند.
اما بررسی اقدامات و اظهارات مقامات آمریکایی به خوبی نشان میدهد که هدف آنها از اعزام ناو به خلیج فارس چیزی جز یک جنگ تبلغاتی و جنگ روانی و رو آوردن به حربه قدیمی ایجاد دوگانه جنگ و صلح نیست.
اقدامات اخیر آمریکاییها ، از دوجنبه نظامی و سیاسی قابل بررسی است. از جنبه نظامی ، باید گفت : که آمریکاییها حداقل طی یک دهه اخیر به جز مواردی معدود ، همواره ناو هواپیمابر ، در خلیج فارس داشتهاند و اعزام دوباره ناو آبراهام لینکلن به این منطقه چیز عجیبی نیست.از سوی دیگر ، اگر امریکاییها بخواند آرایش جنگی در مقابل ایران بگیرند ، باید ناوگان و نیروهای مستقر در پایگاههای منطقهای شان را از برد موشکهای ایران خارج کنند که تا کنون هیچ یک از این اقدامات از سوی آمریکاییها صورت نگرفته است.
.
همچنین قدرت نفوذ منطقهای ایران آمریکا را در شرایطی که بتواند جنگی را در منطقه غرب آسیا علیه ایران آغاز کند قرار نمیدهد.
به لحاظ سیاسی ، هم آمریکاییها طی چند روز اخیر با لحنی متفاوت از کشوری که آرایش جنگی به خود گرفته است با ایران سخن گفتهاند. مقامات آمریکایی در نامهای به مقامات کشورمان ، به صراحت اعلام کردهاند که به هیچ وجه قصد حمله به ایران را ندارند. کارشناسان میگویند : این موضع آمریکا ، بیش از آنکه ناشی از اختیار آنها باشد ، ناشی از عدم توانمندی آمریکا برای آغاز جنگ با ایران است.
رسانه آمریکایی : ایران در شرایط باجخواهی یا زور مذاکره نمیکند.
یک رسانه آمریکایی ، به نقل از کارشناسان بینالمللی ، به این نتیجه رسیده است که ، ایران در شرایط باجخواهی یا زور مذاکره نمیکند.در گفت وگو با یک رسانه آمریکایی ، کارشناسان سیاسی ، تحریمهای جدید آمریکا علیه صنایع فلزات ایران را «تحریکآمیز» توصیف کرده ، اما ضمن اذعان به ناکارآمدی آنها ، در رسیدن به اهدافشان گفتهاند : که ایران ، در شرایط باجخواهی یا زور مذاکره نخواهد کرد.
جارت بلانک ، عضو اندیشکده کارنگی در گفتوگویی روز شنبه با وبگاه شبکه خبری «سیانبیسی» میگوید : تحریمهای جدید آمریکا علیه صنایع فلزات ایران و اعزام یک ناوگروه به منطقه خاورمیانه ، اقداماتی هستند که تعمداً تحریکآمیزند.
بلانک گفت : که این تحریمها علاوه بر هدف قرار دادن درآمدهای ناشی از صادرات برای ایران ، به دنبال اثرگذاشتن بر بخش زیادی از مشاغل ایران و ایجاد بیثباتی در این کشور ، از طریق ایجاد مشکلات معیشتی برای طبقه متوسط جامعه است.
ترامپ روز چهارشنبه ، با صدور یک فرمان اجرایی ، تحریمهای جدیدی علیه فلزات صنعتی ایران اعمال کرد. این بخش از اقتصاد ایران بعد از نفت ، دومین منبع درآمد برای این کشور محسوب میشود. دولت آمریکا قبل از این اقدام از اعزام یک ناوگروه و چند بمبافکن به منطقه خاورمیانه خبر داده بود.
بلانک گفت : که دولت ترامپ یا دستکم برخی از عناصر در دولت او، میخواهند ایران را تحریک کرده و به نقض توافق هستهای برجام وادار کنند. انجام این کار، شانس بازگشت به این توافق حتی در صورت روی کار آمدن یک رئیسجمهور دموکرات در آمریکا را از بین میبرد.
این تحلیلگر گفته که ، دولت فعلی آمریکا تصور میکند که فشار اقتصادی ، میتواند به تغییر حکومت ایران منجر شود. اما پیشبینی کرده که آمریکا در این هدف ناکام خواهد ماند : «وقتی که شما میخواهید ، سیاستی را تغییر دهید که از اهمیت حیاتی برای منافع امنیت ملی یک کشور ، برخوردار نیست و سیاستی که حکومت آن را برای بقای خودش ضروری نمیبیند ، فشار اقتصادی ابزار بسیار بسیار موثری است.
او در ادامه تصریح کرده که ، در نتیجه فشارهای اقتصادی ، برخی بازآراییهای قدرت ، در میان عناصر حکومت ایران محتملتر است تا تغییر کامل حکومت. بلانک همچنین گفته که نتایج سیاستهای فشار مطلوب آمریکا یا متحدان این کشور نخواهد بود.
«هنری رم» ، تحلیلگر شرکت «اوراسیا گروپ» گفته : تصمیم دولت ایران ، برای کاستن از برخی تعهداتش ، ذیل توافق هستهای برجام اقدامی نیست که ایران را فوراً به سمت ساخت سلاح هستهای پیش ببرد ، اما سرآغاز تحولات جدیدی میان ایران و آمریکا است.
دانشگاه مطالعات اروپا در دانشگاه هنگ کنک میگوید : در آمریکا این احساس وجود دارد ، که ایران فقط به «زبان زور» پاسخ میدهد ، در حالی که در پایتخت کشورهای اروپایی ، این احساس ایجاد شده که ، ایران در شرایط باج خواهی یا زور ، مذاکره نخواهد کرد.
اولین پهپادهای ایرانی ، چگونه و چه زمانی ساخته شدند؟
اولین پهپادهای ایرانی ، در دوران دفاع مقدس و با هدف شناسایی مواضع دشمن ساخته شدند.
اگرچه از سالها پیش از جنگ ، پرندههای هدایتپذیر از راه دور (پهپاد) ، بهعنوان ابزار اطلاعاتی در ارتشهای جهان از جایگاه خاصی برخوردار بودند ، اما در ارتش ایران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی محلی از اعراب نداشتند و گفته میشود که چند فروند از پهپادهای هدف ، در یکی از پایگاههای نظامی دیده شده که در دوران دفاع مقدس هیچ مأموریتی از خود نشان ندادند.
ضرورت بهکارگیری پهپادهای شناسایی ، دقیقاً از روزی مطرح شد که فرماندهان جبهههای جنگ با چالشی بهنام محدودیت پروازی هواپیماهای شناسایی RF4 ارتش روبهرو شدند و از عکس هوایی ، بهعنوان مهمترین و قابل اتکاترین وسیله کسب اطلاعات و شناخت موقعیت دشمن در صحنه نبرد ، محروم شدند.
بهدنبال تحریمهای اقتصادی ــ تسلیحاتی ، نیاز جبهههای جنگ به عکس هوایی و نگرانی فرماندهان از نبود وسیله جایگزین ، نیروهای مؤمن ، متعهد و جوان مراکز تحقیقاتی دانشگاهی بر آن شدند تا در جهت تأمین جایگزینی ، برای آن بهفکر چاره باشند و قرار داشتن کشور در تحریمهای اقتصادی ــ تسلیحاتی ، آمریکا و دنیای غرب از یک طرف و تصویب عملیات استانچ1 علیه جمهوری اسلامی ، امکان دستیابی به پهپادهای نظامی را برای نیروهای مسلح ایران طولانی و یا غیرممکن ساخته بود ، که رزمندگان برای تأمین آن هدف مجبور به ساخت و ارتقای هواپیماهای مدل شدند.
واحد اطلاعات عملیات قرارگاه خاتم الانبیاء(ص) ، محوریترین قرارگاه عملیاتی سپاه که کار ساماندهی ، هدایت و طرحریزی عملیاتی قوای اسلام علیه نیروهای اشغالگر بعثی را بهعهده داشت در سال 1362 گرفتار چالشی مهم در زمینه کسب اطلاعات از مواضع دشمن شد. این واحد که از روشهای گوناگون از جمله عکسبرداری هوایی توسط هواپیماهای RF4 و RF5 ارتش جمهوری اسلامی ، گروههای پیاده شناسایی ، شنود مخابراتی و تخلیه اطلاعاتی اسرای جنگی به کسب اطلاعات از دشمن اقدام مینمود ، در سال 1362 پس از جلسه مشترک فرماندهان ارتش و سپاه و اعلام فرمانده نیروی هوایی ارتش مبنی بر وضع محدودیت پرواز برای هواپیماهای RF4 بهدلایل مختلف از جمله کمبود هواپیما و پرمخاطره بودن این نوع پروازها ، فرماندهان جنگ را بهدنبال یافتن وسیله یا روش جایگزین رهنمون کرد.
اگرچه خاستگاه اولیه ساخت پرندههای بدون سرنشین ، با رویکرد شناسایی و عکسبرداری هوایی مشخص و روشن نیست ، اما قدر مسلم این است که ابتدا شهید چمران در وزارت دفاع و سپس جهادهای دانشگاهی دانشگاه اصفهان ، دانشگاه صنعتی اصفهان ، دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه شیراز ، گامهای اولیه را برای تأمین آن هدف برداشتهاند که بهلحاظ دستیابی دانشگاه اصفهان به موفقیتهایی ، روند پیگیری ساخت ، تولید و بهرهبرداری اطلاعاتی تا تشکیل یگان پهپاد در سپاه از آنجا آغاز شد.
نیاز قرارگاه خاتم به اطلاعات از عمق نیروهای دشمن ، که تأمین آن توسط نیروهای پیاده شناسایی قابل اتکا نبود ، از یک طرف و عدم تأمین عکسهای هوایی توسط ارتش از طرف دیگر، نیاز به این پرنده را شدیدتر کرد.
با انجام موفقیتآمیز اولین تست عملیاتی توسط این هواپیمای ساخت جهاد دانشگاهی دانشگاه اصفهان در نزدیکی جزیره ماهی ، تحت نظر فرماندهان قرارگاه خاتم ، امید به جایگزین شدن این پرندههای بدون سرنشین بهجای هواپیمای RF4 پررنگ تر شد و بهدستور فرمانده سپاه تشکیل گردان رعد ، گردانی اطلاعاتی با هدف تأمین عکس هوایی ابلاغ شد. این گردان ، با استقرار در شهر اهواز و سپس در پادگانی در نزدیکی جبهههای جنگ ، به گسترش ساختار و سازمان پرداخت و تلاش کرد ، جای عکسهای هوایی ارتش را برای فرماندهان سپاه پر کند.
اگرچه این گردان هیچگاه ، ساختاری همعرض نام خود تا پایان جنگ نیافت ، اما با ساخت انواع هواپیماهای بدون سرنشین ، هم در نوع مأموریت هم در جغرافیای عملیاتی و هم در تنوع مأموریتی گسترش یافت و به اکثر نیازهای عملیاتی ، حتی فراتر از عکسهای هوایی ارتش برای طرح ریزی عملیات آفند و پدافند سپاه و ارتش پاسخ داد.
مزیتهای عکسهای هوایی گرفتهشده توسط پهپادهای سپاه هم بر عکسهای هوایی RF4 و هم بر شناساییهای زمینی، فرماندهان را بر آن داشت که از این عنصر نوپا اما مؤثر و راهگشا حمایت و جایگاه ویژهای در طرحریزی عملیاتی برای آن باز کنند، بهطوری که برخی از فرماندهان اجرای عملیات را موکول به دیدن عکسهای هوایی پهپادها میکردند.
مزیتهای عکسهای هوایی گرفتهشده توسط پهپادهای سپاه ، هم بر عکسهای هوایی RF4 و هم بر شناساییهای زمینی ، فرماندهان را بر آن داشت که از این عنصر نوپا اما مؤثر و راهگشا ، حمایت و جایگاه ویژهای در طرح ریزی عملیاتی برای آن باز کنند.
سادگی در ظهور عکسها ، به وفور بودن آنها و مهمتر از همه به روز بودن این نوع عکسها در برخی از موارد تا رده گردان را پوشش میداد و در توجیه عملیاتی منطقه بسیار قابل اتکا مینمود. وضوح بالای عکسها ، عکسبرداری با نماهای نزدیک ، عکسبرداری چند زوایهای از یک منطقه مورد نظر، گستردگی مناطق عکسبرداریشده ، سرعت عمل در عکسبرداری تا بهرهبرداری ، کمهزینه بودن پروازها ، عدم نیاز به مهارت ویژه برای تفسیر عکسها ، از ویژگیهای مهم عکسهای هوایی پهپادها بهحساب میآمد که خیلی زود ، این گردان را مورد توجه قرار داد.
تأثیرات نظامی پهپادها ، چه در آفند و چه در پدافند از برجستگیهای این یگان بود که برخی از آنها عبارتند از: کمک به بازنویسی نقشههای نظامی ، کمک به کاهش تلفات انسانی ، کمک به تقاطع اطلاعاتی ، کمک به اهداف عملیاتی هوانیروز، انجام عملیات روانی علیه دشمن ، انجام عملیات فریب ، تکمیلکننده و تصحیحکننده شناسایی زمینی ، کسب اطلاعات از مناطق غیرقابل دسترس ، ایفای نقش در تک و پاتک ، شناسایی میادین مین و مواضع انتخابی دشمن و... .
آنچه توانست یگان پهپاد را در طول دوران دفاع مقدس ، هر روز بیش از پیش مورد توجه قرار دهد و سهم بیشتری از کسب اطلاعات از دشمن را در حوزه طرحریزی عهدهدار شود ، علاوه بر سختکوشی ، ازجانگذشتگی و ایثار کادر فنی و پروازی آن ، نوآوری و اتکا بر دانش بومی بود.
نیروهای پهپاد ، با ارتقای توانمندی پهپادها چه در زمینه عمق پروازی و چه در وسعت میدان عکسبرداری ، ابتکارات و نوآوریهای مختلفی را تجربه نمودند ، که میتوان به ابتکار در ارتقای موتور و بدنه ، ارتقا در کاربری انواع دوربینهای عکسبرداری در پرندهها ، ساخت و تولید لانچر ، اسکیت و... اشاره کرد.
حجم روزافزون مأموریتهای ابلاغی قرارگاه عملیاتی خاتم از یک طرف و لزوم ساخت هواپیماهای جدید با قابلیت بالاتر، از طرف دیگر هرگز به پهپاد امکان جدا کردن آموزش و عملیات را تا پایان جنگ نداد و این یگان با حفظ توانمندی رزمی ، انواع آموزشهای فنی و خلبانی را در خلال عملیاتها و مأموریتها بهانجام میرساند.
راهاندازی پهپاد در غرب کشور ، قبل از اینکه ترجمان توسعه ساختار و سازمان پهپاد بهحساب آید ، بیانگر گستردگی نیاز واحد اطلاعات به این یگان بود.
گردان رعد ، با ارتقاء سطح دانش پروازی و با موفقیت در ساخت انواع هواپیمای بدون سرنشین ، تحت عناوین تلاش 1 و 2 و 3 هواپیماهای مهاجر و... خیلی سریع به یگان پهپاد، ارتقاء سازمان یافت و توانست با تصویربرداری از مناطق تحت اشغال دشمن ، نقش بیبدیل خود را در عرصه اطلاعات ثبت نماید. قرار گرفتن کشور در تحریمهای ظالمانه اقتصادی و نظامی توسط ابرقدرتها در هشت سال دفاع مقدس ، علاوه بر اینکه دستیابی ایران به هواپیماهای بدون سرنشین را غیرممکن میساخت ، مسیر دستیابی حتی به قطعات تجاری هواپیماهای مدل را نیز دچار مشکل کرده بود. با این پیشینه یگان پهپاد اقدام به نوآوری در ساخت پرندههای مدل ، با قابلیت نظامی اعم از عکسبرداری هوایی ، تهاجمی ، خودانهدامی ، هدف و... کرد و در طول جنگ ، با تولید و بهرهبرداری از هواپیماهای مدل «تلاش» و «مهاجر» ، سهمی در خور در اطلاعات عملیات ایفا کرد.
موفقیت در صنعت ساخت و بهکارگیری اطلاعات پرندههای بدون سرنشین ، با امور حفاظتی باعث شد که تا سال 1366 دشمن از کارآیی این پرندهها بیخبر بماند و بهدلیل ساختار ساده آنها ، نتواند حتی یکی از آنها را با انواع جنگافزارهای خود ساقط کند.
پس از عملیات خیبر در سال 1362، بنیاد هریتیج آمریکا ، طرحی را مبنی بر از بین بردن اصل امید به ریگان رئیس جمهور آن کشور ارائه کرد ، این سیاست به منزله تشدید فشار به ایران و ناامیدکردن از دستیابی به پیروزی در جنگ بود. این سیاست بر چند اصل استوار بود ، که یکی از اصول آن اجرای عملیات استانچ با هدف جلوگیری از فروش سلاح به ایران بود. این عملیات از پائیز 1983 بهفرماندهی ویلیام اشنایدر دستیار امور خارجه آمریکا در مسائل امنیتی شروع شد ، به این ترتیب که آمریکاییها با جمعآوری اطلاعات در مورد خرید سلاح و وسائل نظامی توسط ایران ، از طریق دولت یا واسطهها و یا بازار سیاه ، بلافاصله وارد عمل میشدند و به کشور فروشنده تذکر میدادند و یا بعضاً اقدام به دستگیری فروشنده و واسطه و یا خریدار میکردند.