موزه هنرهای زیبای اودسا، یک قصر ستوندار متعلق به اوایل قرن نوزدهم، تقریبا خالی است. در اوایل جنگ روسیه علیه اوکراین، کارکنان آن بیش از 12هزار اثر هنری را برای نگهداری ایمن از موزه برداشتند و به جایی دیگر منتقل کردند. یک پرتره بزرگ باقی ماند که کاترین کبیر، ملکه روسیه و بنیانگذار اودسا را بهعنوان یک الهه عادل و پیروز نشان میداد. این ملکه که از پایین در نقاشی دیمیتری لویتزکی دیده میشود، چهرهای سر به فلک کشیده در لباسی رنگ روشن با ردیفهایی از طلا است. کشتیهای پشت سر او نماد پیروزی روسیه بر ترکهای عثمانی در سال1792 هستند. «گرا گرودف»، متصدی این موزه گفت: «او کتاب درسی تبلیغات امپراتوری روسیه است. نقاشی برای جابهجایی بیش از حد بزرگ است و علاوه بر این، ترک آن نشان میدهد که ما به اشغالگران روسی اهمیتی نمیدهیم.»
«راجر کوهن» در گزارش 19اوت برای نیویورکتایمز نوشت، تصمیم به ماندن پرتره کاترین در انزوا در اولین اتاق دربسته موزه، نشاندهنده حیله گری اودساییها است: ملکهای که در کنج تنهایی در حال تامل درباره چگونگی خشونت ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه است که خود را به تزار تشبیه میکند و باعث شده است جمعیت عمدتا روسیزبان این بندر دریای سیاه که توسط او [کاترین] در سال 1794 بهعنوان مجرای مورد علاقه مسکو از استپ به مدیترانه تاسیس شد، از روسیه بیگانه شوند. اودسا (بهعنوان بندر غلات جهان، شهر آمیختگی خلاقانه، کلانشهر زخمخورده در تاریخ یهودیان)، جایزه بزرگی در جنگ و دغدغهای شخصی برای پوتین است. رئیسجمهور روسیه در یک سخنرانی سه روز قبل از صدور دستور حمله به اوکراین، اودسا را با تاکید خاصی متمایز کرد و قصد خود را برای دستگیری «جنایتکاران» در آنجا و «کشاندن آنها به محکمه» را آشکار کرد.
پوتین در ابتدای جنگ معتقد بود که میتواند سر دولت اوکراین را قطع و کییف را تصرف کند؛ اما متوجه شد که اوکراین کشوری است که آماده مبارزه برای ملت شدنی است که او [پوتین] مانع آن شده بود. ازآنجاکه تمرکز جنگ به جنوب اوکراین تغییر میکند، پوتین میداند که سرنوشت اودسا به دسترسی اوکراین به دریا و تا حدی دسترسی جهان به غذا بستگی دارد. بدون این شهر، اوکراین به وضعیتی محصور در خشکی تبدیل میشود. «فرانسوا دلاتر»، دبیر کل وزارت خارجه فرانسه گفت: «از نظر من اودسا کلید اصلی است. از نظر نظامی، اینجا ارزشمندترین هدف است. اگر شما آن را کنترل کنید، دریای سیاه را کنترل میکنید.» برای سه هفته تابستانی، زمانی که بمباران روسیه در منطقه وسیعتر اودسا شدت میگرفت، به صدای کودکان و صدای جیرجیر تابها در میدان قدیمی بازار گوش میدادم. در آنجا درباره مجسمه یک رهبر قزاق تامل میکردم؛ چهرهای نمادین از تاریخ درهم پیچیده اوکراین و روسیه. من با صدای آژیرهای هشداردهنده حمله قریبالوقوع زندگی کردم. گهگاه صدای انفجارها را میشنیدم، به سمت شرق به سوی جبهه میرفتم و به سرنوشتی فکر می کردم که جنگ برادرکشانه برای این شهر تاریخی از «جشن» و «قحطی» رقم میزند.
تقریبا شش ماه از جنگ میگذرد، اودسا، مقاومت میکند و سر خم نکرده است. در خیابانهای پهن درختکاری شدهاش- که مملو از شکوفههای نمدار است- جایی که گربههای ولگرد آزادانه میروند و میآیند و نور طلایی چراغ ساختمانها را روشن کرده، ظاهری از زندگی روزمره بازگشته است. رستورانها و تئاتر معروف اپرا که در سال1810 تاسیس شد، بازگشایی شدهاند. مردم در خیابان زیبای «دریباسیوسکایا» جرعه جرعه قهوه مینوشند. اما ناراحتی موذیانهای در زیر این خوشیهای ظاهری نهفته است. جنگ نزدیک است، خط مقدم جنگ بیش از 80مایل به سمت شرق نیست.
کیسه های شن از سواحل متروک شهر و موانع ضد تانک «جوجه تیغی»، موانعی را در بسیاری از بلوکهای شهر تشکیل میدهند. گشتهای شبانه ساعت 11شب مقررات منع رفت و آمد را اجرا میکنند. «اولگا تیهانی» یک نماینده بیمه میگوید: «شما میخوابید اما نمیدانید که آیا بیدار میشوید یا نه؟» اودسا هسته اصلی جنگ است نه تنها به این دلیل که کلید دریای سیاه را در دست دارد، بلکه به این دلیل که نبرد بین هویت روسی و اوکراینی - گذشته امپراتوری و آینده دموکراتیک، یک نظام بسته و یک نظام متصل به جهان - در آن بهشدت نقش دارد. این شهری است که نماد تمام چیزی است که پوتین میخواهد در اوکراین نابود کند. اهالی اودسا به آینه مینگرند، چهرهای شبیه چهره خود را میبینند که به زبان روسی صحبت میکند و در بیشتر تاریخ خود اشتراک نظر دارند؛ با این حال، این چهره اکنون متعلق به غریبهای است که قصد کشتن آنها را دارد. آنها در حالت شوک زندگی میکنند.
«آنتون ترویانوسکی»، «مارک سانتورا» و «دن بیلفسکی» هم در گزارش 20اوت در نیویورک تایمز نوشتند، با گذشت نزدیک به ششماه از جنگ در اوکراین، کرملین همچنان از حمله خود بهعنوان «عملیات نظامی ویژه» یاد میکند و در عین حال تلاش میکند تا حس عادی بودن را در داخل کشور حفظ کند؛ اما مجموعهای از حملات اوکراین در کریمه (شبهجزیرهای واقع در دریای سیاه که ولادیمیر پوتین در سال2014 بهطور غیرقانونی از اوکراین جدا و ضمیمه خاک روسیه کرد) این روایت را خنثی میکند. با افزایش حملات اوکراین در این قلمرو مهم استراتژیک و نمادین [کریمه]، آسیبهای ناشی از این حملات شروع به اعمال فشار سیاسی داخلی بر کرملین کرده است و انتقادات و بحثهایی درباره جنگ بهطور فزاینده ای در رسانه های اجتماعی منتشر میشود. این بحثها تاکید میکند که آنچه دولت روسیه آن را خاک یا قلمرو روسیه میداند، دیگر امن نیست.
روز شنبه، یک پهپاد به مقر ناوگان دریای سیاه روسیه در کریمه برخورد کرد و دود بر فراز شهر بندری سواستوپل پخش شد. فرماندار روس این منطقه گفت: نیروهای روسیه نیز بهطور جداگانه در غرب کریمه به سمت اهداف ناشناس شلیک کردند. مقامات محلی روسیه، اوکراین را مسوول حمله هواپیماهای بدون سرنشین دانسته و با متهم کردن این کشور از ساکنان و ساحلنشینان خواستند که وحشت نکنند. مقام های روس در عین حال تاکید کردند که هیچ آسیبی رخ نداده و پدافند هوایی روسیه به درستی عمل میکند؛ اما با انتشار تصاویر آتش ضدهوایی در آسمان آبی کریمه در رسانههای اجتماعی، واقعیت درونی جنگ برای روسها بیشتر و بیشتر آشکار میشود؛ بسیاری از آنها پشت خط کرملین جمع شدهاند و در رسانههای دولتی هم سر و صدا به راه انداختهاند که «عملیات ویژه نظامی» برای نجات اوکراین از سلطه نازیها به آرامی و طبق برنامه پیش میرود.
«آندری کورتونوف»، مدیر کل شورای امور بین الملل روسیه که یک سازمان تحقیقاتی نزدیک به دولت روسیه است، در یک مصاحبه تلفنی گفت: «مردم احساس میکنند که جنگ دارد به سراغشان میآید. من فکر میکنم این مسالهای جدی است.» اوکراین درگیر عملیاتی برای هدف قرار دادن نیروهای روسیه در شبه جزیره کریمه است. به نظر میرسد حملات در کریمه بهطور جدی در 9اوت با حمله به پایگاه هوایی «ساکی» که در آن هشت جت جنگنده منهدم شد، آغاز شده است. ولادیمیر زلنسکی، رئیسجمهور اوکراین روز شنبه در سخنرانی شبانه خود خطاب به ملت گفت: «به معنای واقعی کلمه میتوان در هوای کریمه این احساس را داشت که اشغال آنجا موقتی است و اوکراین در حال بازگشت است.»
کورتونوف گفت که کرملین احتمالا حملات اوکراین را نه بهعنوان «تهدید نظامی» بلکه به عنوان «حملاتی آزاردهنده» مینگرد که نشاندهنده توانایی اوکراین برای تهدید جان روسها در اعماق خط مقدم است. اما هنوز مشخص نیست که پوتین چگونه به این حملات پاسخ خواهد داد (و اینکه ایا اصلا پاسخ خواهد داد یا خیر) آن هم در شرایطی که مفسران طرفدار کرملین خواستار حملات تلافیجویانه شدند. روسیه همچنان برتری نظامی خود را حفظ کرده و حملات اخیر در کریمه به دستاوردهای ارضی برای اوکراین منجر نشده است. اما با این وجود به نظر میرسد که حملات اوکراین ضربهای روانی به روسیه وارد کرده و تصور قبلی از شکستناپذیری روسیه را در شبهجزیرهای که تاثیری قوی بر روان روسیه دارد، تضعیف کرده است. کریمه بیش از یک پایگاه نظامی مهم است.
کریمه بهعنوان استراحتگاهی پرآفتاب و آوردگاهی برای حمله روسیه به اوکراین، طنین نمادین خاصی برای پوتین دارد. رئیسجمهور روسیه کریمه را «سرزمین مقدس روسیه» مینامد. کریمه جایی است که تزارها و روسای دفتر سیاسی حزب کمونیست برای تعطیلات به آنجا میرفتند. کریمه بهعنوان محل استقرار ناوگان دریای سیاه روسیه، به این کشور کمک میکند تا بر دریا کنترل داشته باشد؛ از جمله محاصره دریایی که اقتصاد اوکراین را به ورطه فلج شدگی کشانده است. در شبکه اجتماعی تلگرام، «ولادیمیر سولوویوف» یکی از مشهورترین مجریان تلویزیون دولتی روسیه، پستی را به اشتراک گذاشت که در آن حملات در کریمه و مناطق روسیه در نزدیکی مرز اوکراین را «نوعی سوررئالیسم» توصیف کرد.