چند روز پیش معاون اول دولت دوازدهم در رابطه با افزایش نرخ بنزین گفته بود:« سال 98 سرمایه اجتماعی نداشتیم» امّا سرمایه اجتماعی چیست؟
شاید بتوان گفت برای اولین بار است که یکی از مسئولان ارشد دولت سابق یعنی اسحاق جهانگیری در رابطه با دلایل غائله بنزین 98 تحلیل جدی تری را مطرح کند. چند روز پیش معاون اول دولت دوازدهم در رابطه با این موضوع گفت:« ما در دولت آقای روحانی در سالهای 93، 94 و 98، سه بار قیمت بنزین را تغییر دادیم. در سال 93 و 94، سرمایه اجتماعی دولت در اوج خود قرار داشت. در سال 93 بنزین 400 تومانی را 700 تومان کردیم و به مردم نگفتیم که پول بنزین را به خودتان برمیگردانیم بلکه گفتیم به طرح سلامت میبریم و برای بهداشت و درمان خرج میکنیم. سال 94 بنزین 700 تومانی را هزار تومان کردیم و گفتیم که در کارهای اقتصادی هزینه کردیم. گرانی بنزین به تورم لطمه نزد؛ در ابتدای دولت تورم حدود 40 درصد بود، در سال 93، 25 درصد شد، در سال 94، 11 درصد شد و در سال 95، شش و هشت دهم درصد شد، و تورم در سال 96، هشت درصد شد. متأسفانه در سال 98 ما سرمایه اجتماعی نداشتیم؛ به قیمت بنزین دست زدیم اتفاقات سال 98 را شاهد بودیم که نمیشود گفت چه قدر تلخ بود».
فارغ از عملکرد جهانگیری و سایر مسئولان وقت، حتماً برای شما این سوال مطرح شده است که سرمایه اجتماعی چیست؟ و کارکرد آن چگونه عمل می کند؟ مباحث مختلفی در بین جامعه شناسان بر سر سرمایه اجتماعی مطرح شده است و در واقع اتفاق نظر واحدی بر سر این واژه وجود ندارد که از حوصله این متن خارج است امّا در مجموع بر یکسری شاخص های آن بیشتر از دیگر ویژگی ها تأکید شده است. بنابراین بگذارید اینگونه شروع کنیم که امروزه در کنار سرمایه های انسانی و اقتصادی، سرمایه دیگری به نام سرمایه اجتماعی (social capital) نیز حائز اهمیت است. سرمایه اجتماعی، یا بعد معنوی یک اجتماع و یا گروه، میراثی نسبتاً تاریخی است که از طریق تشویق افراد به «همکاری»، «مشارکت» و «اعتماد متقابل» در روابط اجتماعی بین افراد به عنوان تسهیلگر برای حل تعارضات و مسائل عمل می کند. حال اگر نهاد یا ارگان اجتماعی از دولت گرفته تا شرکت های کوچک تعاونی، سرمایه اجتماعی کافی و لازم را نداشته باشد سیاست ها، دستورالعمل ها و...ضمانت اجرایی پیدا نمی کند و یا آنکه گروه های اجتماعی و افراد جامعه با آن نهاد دچار تعارضات جدی می شود. ویژگی مهمی که جامعه شناسان برای مفهوم سرمایه اجتماعی تأکید می کنند این است که «سرمایه اجتماعی به راحتی بدست نمی آید امّا به راحتی از دست می رود» بنابراین اینکه چرا به قول جهانگیری سرمایه اجتماعی دولت دوازدهم مانند دولت یازدهم نبود بستگی به نوع عملکرد دولت و روند وضعیت اجتماعی ایران دارد. در این مطلب بنا نداریم که عملکرد دولت را بسنجیم امّا می خواهیم بررسی کنیم که سرمایه اجتماعی چه شاخص هایی دارد که می تواند به ما بگوید این نهاد یا گروه دارای سرمایه اجتماعی می باشد.
اولین مورد «اعتماد مقابل» است. پژوهش های اجتماعی نشان داده است در جامعه ای که دارای نظم، روابط صادقانه و شفاف و همچنین مبتنی بر تعاون است امکان تمایل به خطر پذیری بالا است. به عنوان مثال اگر فردی در یک گروه یا نهاد «مشارکت» می کند و مالیات یا حق عضویت پرداخت می کند. در واقع به اعضای گروه یا نهادها اعتماد کرده است که در ازای این مشارکت از حمایت و اعتبار برخوردار باشد. این حمایت ها می تواند فراهم آوردن امکانات رفاهی باشد یا داشتن اعتبار برای مشارکت در تصمیم گیری گروه یا نهاد. در چنین شرایطی اگر افراد با تصمیم هایی از سوی نهادها مواجه شود که مانند گرانی بنزین در ظاهر به ضرر زندگی و معیشت او باشد به خاطر اعتماد و حمایتی که از گذشته تا اکنون بین فرد و نهاد انباشته شده است_و می داند که این ضرر قطعاً و حتماً از راه های دیگر جبران خواهد شد یا موقتی است_ با تصمیم آن نهاد همکاری می کند و چه بسا خود مسئولیت اجرایی آن تصمیم را بر عهده بگیرد. دومین شاخص «مشارکت» است که در دل بحث شاخص «اعتماد» اشاره کردیم. در واقع این دو شاخص رابطه تنگاتنگی با یک دیگر دارند که بدون وجود هر یک از آن ها دیگری شکل نمی گیرد. شاخص مهم دیگری که فالک و پاتریک دو تن از جامعه شناسان مطرح کردند «آگاهی و اطلاعات» است. در واقع آگاهی از مسائل عمومی بر روابط بین افراد نهادها موثر است. به عنوان مثال اگر در ماجرای بنزین 98 از قبل اطلاع رسانی و اقناع سازی به قدرکافی صورت گرفته بود. سرمایه اجتماعی موجود در رسانه ها می توانست به کمک نهاد دولت بیاید و مردم در بحث ناترازی بنزین و گرانی آن همراهی می کردند و یا حداقل آسیب های بلوای خیابانی به حداقل می رسید. اما وقتی توزیع درست اطلاعات بین مردم صورت نگرفته باشد سرمایه اجتماعی شکل نمی گیرد.
شاخص های دیگری نیز برای سرمایه اجتماعی عنوان شده است اما مهم ترین شاخص هایی که می توانست در سال 98 کارکرد خود را داشته باشد، «اعتماد، مشارکت و آگاهی عمومی» است. در واقع می توان گفت اظهارات آقای جهانگیری از جهاتی درست است امّا وضعیت اجتماعی ایران را نیز باید در نظر گرفت. پژوهش های اجتماعی نشان داده است که هر چه از سطح خانواده به سطوح بالاتر یعنی خویشاوندان، دوستان، همکاران تا هموطنان می رویم از میزان سرمایه اجتماعی کاسته می شود. این کاهش را در مسائل روزمره مان می بینیم به عنوان مثال گاهی می شنویم که ما ایرانی ها در کارهای گروهی و مشارکت اجتماعی لنگ می زنیم یا به خوبی می بینیم که برخی کارهای جمعی ناکارآمد است.
آنچه که گفتیم شرح مفهوم سرمایه اجتماعی به زبان ساده بود. به طور کلی سرمایه اجتماعی نه فقط در مسئله بنزین 98 بلکه در بسیاری از مسائل دیگر از ظرفیت و کاکردهای بزرگی برای تسهیل یا حل مسئله باشد.